مسئولانه زندگی کردن هنر می‌خواهد

فهیمه رضاقلی
فهیمه رضاقلی

شاید اگر چند سال پیش، از اهمیت حفظ محیط‌زیست و اثرات مخرب ساده‌ترین رفتارهای روزمرۀ خود بر آلودگی زمین و به هم زدن تعادل طبیعت که اثر مستقیمی بر زندگی تک‌تک ما دارد، می‌شنیدیم، کمتر آن را درک می‌کردیم؛ اما بحران‌ها و فجایعی که طی سال‌های گذشته با سرعت و شدت بیشتری، زندگی همۀ ما را تحت تأثیر قرار داده، ازجمله شیوع کرونا، معضل ریزگردها و خشک شدن دریاچه‌ها و تالاب‌ها، ما را به شکل دردناکی در معرض مستقیم آثار زیان‌آور و مرگ‌بار عملکردمان قرار داده است.

لباس ما زخمی بر تن زمین

در این شماره که «سرمشق» به محیط‌زیست پرداخته، در بخش تجسمی نیز نگاهی به رویکرد پایداری در هنر داریم. یکی از بخش‌های هنر که ارتباط نزدیکی با زندگی روزمرۀ تک‌تک ما دارد، طراحی پوشاک است. نوع طراحی، دانش طراح و دغدغه‌های او تأثیر مستقیمی بر شکل‌دهی به سلیقۀ جامعه و ایجاد دغدغه‌ها و تمایلات جدید در ذهن و روحیۀ مخاطب دارد. در گفت‌وگو با «بهار خلیلی‌فرد» طراح لباسی که سابقۀ فعالیت در سینما و تئاتر را دارد و بیش از سه سال است که سبک زندگی پایدار را در پیش گرفته، در مورد طراحی لباس و مد پایدار، ضرورت آن در دنیای امروز و مزایا و دشواری‌های طراحی پایدار در کشورمان گفتیم. طراحی مد پایدار، کمد لباس ما را خالی‌تر و عمر لباس‌ها را بیشتر می‌کند. نقش طراحان در طراحی مد و پوشاک به‌گونه‌ای که در عین حفظ زیبایی و چشم‌نواز بودن، دوستدار محیط‌زیست و با عمر و دوام طولانی باشد، بسیار مهم و تعیین‌کننده است. ضرورت پرداختن به مقولۀ طراحی مد پایدار و به حاشیه راندن فَست‌فَشن، وقتی آشکار می‌شود که بدانیم صنعت فَشن جزو پنج صنعت بزرگ آلایندۀ محیط‌زیست در سراسر جهان است؛ دومین صنعت مصرف‌کنندۀ آب است و ۱۰ درصد از میزان کربن تولیدشده توسط بشر را به خود اختصاص داده است؛ پس ما با انتخاب هوشمندانه و مسئولانۀ لباس خود می‌توانیم از زمین و کیفیت حیات خود بر این کرۀ خاکی مراقبت کنیم.

بازگشت به طبیعت در هنر محیطی

مطلب بعدی، در خصوص هنر محیطی و جایگاه و پتانسیل آن در بهبود رابطۀ انسان با طبیعت، به قلم «کریم اله‌خانی» است. هنر محیطی از شاخه‌های هنر جدید است که سعی دارد با نگرشی نو به رابطۀ انسان با طبیعت بپردازد و راهکارهایی جدید برای هم‌زیستی با محیط اطراف در اختیار مخاطب بگذارد؛ رابطۀ مخاطب با محیط اطرافش را بهبود بخشد و از خلال این رابطه در مسیر احیا و بازسازی محیط‌های آسیب‌دیده قرار دهد. اله‌خانی در این نوشتار به نقش و پتانسیل هنر محیطی در آگاهی‌بخشی به مخاطب در زمینۀ بحران‌های زیست‌محیطی، ضرورت حفظ منابع طبیعی و جلوگیری از آسیب به محیط‌زیست گفته است. «کریم اله‌خانی» مدرس دانشکده هنر (سوره) در کرمان و فعالیت هنری‌اش در زمینۀ طراحی و نقاشی و هنر جدید است. او در زمینۀ هنر محیطی، پروژه‌هایی ازجمله اجرای چیدمان در گالری پلخری هلند، شرکت در رزیدنسی یاتوو کره جنوبی، حضور در نمایشگاه «هنر طبیعت» موزه کنشتاله مجارستان، نمایشگاه «جایی برای زندگی» سانتاجورجه رومانی، شرکت در ورک شاپ NAP هنرمحیطی دنیل کستل در رومانی و نمایشگاه هنر محیطی «زمین و زمان» در تهران را در کارنامۀ هنری خود دارد.

در آخر، همان‌طور که هنر، همواره تسکین دردهای مختلف بشر بوده است، برای درمان درد بی‌مسئولیتی و بی‌توجهی و زخم زدن به طبیعت که انسان امروز با مدرن شدن جوامع و سرعت گرفتن زندگی دچارش شده، باید دست به دامان هنر و تدبیر هنرمندان شویم.

مراقبت از زمین با طراحی مُـد پایدار

فهیمه رضاقلی
فهیمه رضاقلی

گفته می‌شود صنعت مد و تولید پوشاک به لحاظ زیست‌محیطی یکی از آلوده‌ترین صنایع جهان است. برخی از شرکت‌های تولیدکنندۀ پوشاک در کشورهای پیشرفته در تلاش‌اند که محصولات خود را در راستای اصول مد پایدار و وارد کردن کمترین آسیب به محیط‌زیست تولید کنند. با این وجود، بسیاری از شرکت‌های تولید انبوه و برندهای مطرح تولید پوشاک در سراسر جهان هنوز بزرگ‌ترین آسیب‌ها را به محیط‌زیست وارد می‌کنند. چند استراتژی برای رسیدن به مد سبز و پایدار وجود دارد؛ ازجمله تقاضا و تولید سفارشی در مقابل فَست‌فَشن‌ها و تولید انبوه، استفاده از شیوه‌های تولید سبز و پاک در فرایند تولید و بسته‌بندی که کمترین آسیب را به محیط‌زیست بزند؛ کیفیت بالا و طراحی به‌گونه‌ای باشد که استفاده از لباس محدود به زمان خاصی نباشد؛ تعمیر، طراحی مجدد و بازیافت لباس‌‌‌‌‌‌ها و خرید لباس دست دوم و استفاده از شیوه‌های اجاره، قرض و مبادلۀ لباس در مواردی که لباسی را برای دفعات محدودی نیاز داریم؛ اما الگوی خرید پوشاک ما از چه ملاک‌هایی تبعیت می‌کند؟ چطور می‌توانیم میل به خریدهای غیرضروری و احساس نیاز کاذب به داشتن لباس‌های بیشتر را در خود مدیریت کنیم؟ طراحان مد و پوشاک چه نقشی در تغییر ذائقۀ جامعه و تلفیق آن با معیارهای زیباشناسانه و ابزار دوستدار محیط‌زیست می‌توانند ایفا کنند؟ چرا باید به سمت مد پایدار و به‌طور کلی سبک زندگی پایدار حرکت کنیم؟ این سؤالات را در گفت‌وگو با «بهار خلیلی‌فرد» مطرح کردم. خلیلی‌فرد، با مدرک کارشناسی طراحی لباس از دانشگاه الزهرا، سابقۀ طراحی لباس در سینما و تئاتر را دارد. بیش از سه سال است که سبک زندگی او تغییر کرده و اکنون به‌عنوان یک فعال و بلاگر سبک زندگی پایدار و به‌طور خاص مد پایدار در حال فعالیت است.

از چه زمانی و چه شد که به سبک زندگی پایدار و مد پایدار گرایش پیدا کردید؟ چه فعالیت‌هایی در این زمینه دارید؟

‎انتظاری که اصولاً از طراحان و علاقه‌مندان فَشن می‌رود، این است که دائماً خوش‌پوش و همراه با استایلی متفاوت و غیرتکراری ظاهر شوند. من هم به‌واسطۀ حوزۀ فعالیتم، خودم را از این قاعده مستثنا نمی‌دانستم؛ تا جایی که این موضوع در من به گونه‌ای از اضطراب منزلت، خودنمایی می‌کرد که گویی خلق زیباییِ متفاوتی را به دنیا بدهکارم؛ از این جهت می‌توانم بگویم ماهانه عدد بزرگی از درآمد من صرف کنترل همین اضطراب می‌شد. تا اینکه روزی در اسفندماه سال ۹۶، در حالی‌که به‌عنوان طراح لباس هم‌زمان در سه پروژۀ سینمایی و تئاتر مشغول بودم، به خود آمدم و دیدم از این روند بسیار درمانده‌ام؛ ناگهان مکثی کردم و به خودم اجازه دادم مدتی را صرف مطالعه کنم تا به حقیقت و پاسخ سؤال‌هایم برسم. می‌خواستم ببینم در دنیای مد سایر کشورها چه خبر است و چرا ما این‌گونه تبدیل به برده‌های فَشن شده‌ایم؟ اصلاً این الزام از کجا می‌آید؟ زمانی که شروع به مطالعه در این خصوص کردم، با واقعیت‌هایی روبه‌رو شدم که مرا شوکه کرد. تا شهریور ۱۳۹۷ روزی هشت ساعت راجع به این موضوع می‌خواندم. تمام زندگی‌ام در آن دوران صرف درک ابعاد مد پایدار شد؛ تا روزی که تصمیم به انجام آزمایشی گرفتم. دسته‌ای از لباس و‌ وسایل غیر قابل استفاده‌ام را با روش‌هایی بازطراحی کردم و به‌عنوان یک تجربۀ آزمایشی برای فروش به نمایش گذاشتم؛ اما جامعه اصلاً پذیرش این موضوع را نداشت؛ حتی اگر از طرح خوش‌شان می‌آمد، وقتی می‌فهمیدند این محصول بازیافتی است، آن را پس می‌زدند. به این نتیجه رسیدم که باید سرمایه و وقتم را روی آگاهی‌بخشی به مخاطب بگذارم؛ بنابراین تا جایی که توانستم راجع به این موضوع محتوا ساختم و از راهکارها و شیوه‌های متداول در دنیای خارج از ایران گفتم؛ سعی کردم این راهکارها را متناسب با نیاز مخاطب ایرانی، ایرانیزه کنم. ما در این زمینه به‌شدت نسبت به دنیای مدرن کمبود داشتیم؛ بنابراین پلتفرم‌هایی برای اهدا، امانت و فروش لباس‌های دست‌دوم و لباس‌هایی که سالم‌اند، اما در چرخۀ مصرف ما نیستند، طراحی کردم و در کنار آن، کمپین‌های محیط‌زیستی و اجتماعی طراحی شد؛ ازجمله کمپین «#من_بی‌نظیرم» که هدف آن پایداری اجتماعی بود؛ کمپین «#من_تأثیرگذارم» با هدف حمایت از کسب‌وکارهای پایدار و پایداری اجتماعی و کمپین «#فقط_یکیشو_انجام_نده» که هدف آن ترویج گام‌به‌گام سازِکار رفتار زندگی پایدارمحور بود. تاکنون چند ورک‌شاپ در زمینۀ طراحی پایدار برگزار کردم و سمینارهایی نیز با این موضوع برگزار شد که در ترویج این آگاهی خیلی کمک کرده است. همچنین از طرف یک اپلیکیشن ایرانی برای طراحی پایدار محصولی دعوت شدم و مسیرهایی را برای افرادی که میل داشتند سبک زندگی پایدار را از صفر تا صد اجرا کنند، در قالب بازی طراحی کردم. کمپین‌هایی نیز در زمینۀ مصرف درست آب و عدم مصرف پلاستیک در این نرم‌افزار طراحی شد و توانستیم همراهان زیادی داشته باشیم.

هنر محیطی و بهبود رابطۀ انسان با طبیعت

کریم اله‌خانی
کریم اله‌خانی

در جهان امروز نیاز انسان به طبیعت و ضرورت حفظ آن بر کسی پوشیده نیست. واقعیت، دریچۀ سیاهی است که جهان شیفتۀ علم و خواسته‌های عجیب انسان امروزین، مقابل چشم نهاده است؛ جهانی که اسیر تکنولوژی و صنعت است و به تبع آن، طبیعت و منابعش لابه‌لای چرخ صنعت به نابودی می‌روند. در این میان باید دید رسالت هنر چیست؟ به‌راستی آیا زبان هنر، توان ورود به این نوع بحران‌ها که انسان معاصر دچارش شده را دارد یا خیر؟ هنرمندان تجسمی در دوره‌ها و جنبش‌های گوناگون هنری به‌وسیلۀ نقاشی روی بوم به اقتضای زمان به بیان مسائل پیرامون خود پرداختند؛ به‌خصوص بعد از دورۀ امپرسیونیست‌ها که هنر ساختن مناظر و مطالعۀ نور را به کار گرفتند، نقاشان سورئالیزم مانند «سالوادور دالی» و «رنه ماگریت» در کنار تکنیک و اجرای خوب نقاشی‌ها، بیان اندیشه‌ها را وارد آثار خود کردند و رسالت هنری خود را به شکلی جادویی به انجام رساندند؛ اما از آنجا که هنر همیشه به دنبال نو شدن است، هنرمندانی با نگرشی نوتر پا به عرصۀ ظهور نهادند و با ایده‌هایی جدید به خلق آثاری نو پرداختند. «مارسل دوشان» کانسپچوآل آرت یا هنر مفهومی و کار با اشیای پیرامون را بنیان‌گذاری کرد که در دوره‌ای به آن عنوان «حاضر آماده» را دادند. در ادامۀ «حاضر آماده‌ها»ی مارسل دوشان، از ۱۹۶۰ به بعد جنبش‌های هنری جدی‌تری شکل گرفت و هنرمندان بیشتری در طبیعت و محیط‌های بیرون از گالری‌ها به خلق آثارشان پرداختند تا بدان‌جا که خود طبیعت و گاه عناصر طبیعی، بستر و متریال کاری این گروه از هنرمندان را شکل داد و امروزه هنرمندانِ هنر محیطی نام گرفته‌اند.

نقش و پتانسیل آثار هنر محیطی در آگاهی‌بخشی به مخاطب

ابتدا باید بدانیم محیط چیست و هنر محیطی چیست؟ محیط در لغت و در فرهنگ فارسی دکتر معین چنین تعریف شده: «احاطه‌کننده، در برگیرنده؛ خطی که دور تا دور سطحی را احاطه کند، پیرامون، جای زندگی آدمی و...». واضح است برخی از اشاراتی که در معنی لغوی «محیط» آمده، کمتر به هنرهای تجسمی مرتبط است، اما در تعریفی که در فرهنگ «جین ترنر» برای هنر محیطی آمده و توضیح «هوارد جی اسماگولا» بر هنر محیطی، می‌توان به آنچه نیاز مبحث ماست، دست یافت.

«فرم هنری بر اساس این پیش‌فرض که یک اثر هنری باید بر تمامیت معماری اطراف آن غلبه کند و به‌صورت یک فضای کامل در نظر گرفته شود، نه اینکه به یک آبژۀ آویخته به دیوار یا چیزی که درون یک فضا قرار داده می‌شود، تقلیل پیدا کند.» (جین ترنر)